مروری کوتاه به بیماری های فراگیر در تاریخ گیلان :: ZIBAKENAR

مجله اینترنتی زیباکناری

مروری کوتاه به بیماری های فراگیر در تاریخ گیلان

  • ۹۴۹

در این دوران از تاریخ ایران که در حال مقابله با ویروس کرونا هستیم،

یادداشت کوتاه از تاریخ ایران و مقدمات و تبعات همه گیری بیماری هایی مانند وبا و طاعون / مرور نحوه مواجه مردمان و حاکمان در تاریخ ایران 

 اکنون در کشور در حال مقابله به همه‌گیری ویروس کرونا هستیم، مرور نحوه مواجهه مردمان و حاکمان ایران در  ‌تاریخ می‌تواند روشنگر باشد.

اشاره هایی از تاریخ ایران و مقدمات و تبعات همه گیری بیماری‌هایی همچونچ وبا و طاعون
  • در سال 871 م مردمان زیادی به خاطر وبا در عراق و برخی شهرهای ایران چون اهواز مرده‌اند.
  • در سال 936 م هنگام خلافت متوکل بیماری سختی در شهرهای بغداد، بصره، کوفه، آبادان، اهواز، همدان و... انسان‌ها، حیوانات و گیاهان زیادی را نابود کرد.
  • «کمال‌الدین عبدالرزاق سمرقندی» در کتاب مطلع السعدین پیرامون همه‌گیری رخ داده(1450م) در شهر هرات آورده است:«در این سال ... در شهر و بلوکات وبای عام و علت طاعون واقع شد و روز به روز مرض و علت زیادت می‌شد، ناگاه کسی را درد سر و تب سوزان می‌گرفت و دانه مقدار نخودی بیشتر یا کمتر به اعضا پیدا می‌شد و بعد از یک یا دو روز فوت می‌کرد.»
  • در همین سده 15 میلادی در دوران حکومت تیموریان از آنجایی که با آشفتگی، جنگ و منازعات داخلی و خارجی همراه بود، شرایط سیاسی و اجتماعی آن بر بهداشت جامعه تاثیر گذاشت به گونه‌ای که محاصره‌های طولانی‌مدت قحطی و رواج بیماری‌ها واگیردار را به دنبال داشت. «حسن بیگ روملو» مورخ ایرانی در شرح فتح بغداد به وسیله تیموریان می‌نویسد:«آب دجله از خون کشتگان کسوت شاخ مرجان و لعل بدخشان در بر کرد و هوای بغداد از عفونت اجساد مردگان مزاج سموم گرفت.» بنابراین اجساد کشته‌های جنگی و آلوده شدن آب‌ها به آنان و همچنین‌ تجزیه آن جسد‌ها در فضای  یکی از عوامل شیوع بیماری‌های واگیردار بوده است. هر چند جانشینان تیمور از علما و اطبا حمایت کردند و وجود دارالشفاهایی مانند دار‌الشفای مهد علیا ملکت آغا، ساخت حمام توسط امرایی چون «امیر چخماق» و تولید متن‌های پزشکی در این دوره مانند وجع المفاصل، حفظ الصحه، القوانین العلاج و... بیانگر توجه آنان به حوزه درمان است اما این برنامه‌ها در همه مناطق به عمومیت نرسید و طب سنتی توانایی درمان بیماری‌های واگیردار را نداشت به گونه‌ای که آثار مورخان این زمان، حاوی گزارش‌های مکرر از رواج بیماری‌های واگیردار در این دوره فترت از تاریخ ایران هستند.
  • منابع دوره قاجار- سده 19 میلادی- به وفور به شیوع بیماری وبا در ایران اشاره دارند. «میرزا موسی ساوجی» در رساله‌اش عامل اصلی وبا را تعفن هوا می‌داند که این امر منجر به عفونت و وارد شدن آن به مزاج افراد می‌شد.
  • «کنت آرتور دو گوبینو» خاورشناس فرانسوی که طی سال‌های 1855 تا 1858 در ایران بود، فقدان بنگاه‌های خیریه، مریضخانه و عبور آب آشامیدنی از مجرای سر باز و بدون حفاظ را علل بروز وبا دانسته است. روی کار آمدن قاجارها در ایران برآمده از جنگ‌های داخلی در ایران بود که آقا محمد خان قاجار طی درگیری‌های شدید با رقبا توانست دودمان قاجار را در ایران به قدرت برساند. کمی بعد وقوع جنگ‌های ایران و روس و آسیب دیدن ارتش و مردم ایران در این جنگ‌ها جملگی سبب بروز بیماری‌های واگیردار در جامعه شدند.

 وقوع حادثه مهلک و مرگبار طاعون از1830 تا 1831م بخش وسیعی از ایران و عراق را در بر گرفت و سبب کشتار مردم شد. به نظر می‌آید بروز بیماری واگیردار اعم از وبا، طاعون، سل و... به سبب ناکارآمدی‌های طب سنتی و نبود امکان دفن اجساد رواج و گسترش می‌یافتند.

شیوع طاعون در استان گیلان (1830-1831م) 

«یاسنت لویی رابینو» نماینده سیاسی انگلستان در استان گیلان در کتاب ولایات دارالمرز گیلان می‌نویسد:« حدود 1830 -1831م طاعون در گیلان شیوع یافت و طی چند هفته نصف جمعیت رشت که بالغ بر 40 هزار نفر می‌شدند، هلاک شدند و بقیه به هر طرف که پیش آمد، گریختند. در مدت کوتاهی جز تعدادی از اجساد مردگان در رشت چیزی نماند و رشت شهر باران به مانند شهری مرده در آمد. دیگر کسی در رشت دیده نمی شد. آنهایی که دچار طاعون بودند تنها می ماندند و خویشان و دوستانشان آنها را رها می کردند تا اینکه بالاخره در فقدان وسیله از دنیا میرفتند. هنگامی که ساکنان رشت نزد آنها بازگشتند، این بیماری دامنگیرشان شد و به این ترتیب جمعیت رشت به 8 هزار نفر تقلیل یافت.» همچنین‌ در ادامه به تاثیر بیماری واگیردار طاعون در جابه‌جایی‌های اجتماعی و اقتصادی پرداخته و می‌گوید: «پول صاحبان تازه ای پیدا کرد، بعضی که ثروتمند بودند، گرفتار فقر شدند. ثروت و تجملات و اثاثیه آنها را همسایگان برداشتند و بعضی که اقوام ثروتمندی را از دست داده بودند به ثروت رسیدند»

وبا در کشور مجلس حفظ الصحه را درست کرد
امیر کبیر دستور ایجاد قرنطینه را صادر کرد 

در سال 1831م در تبریز وبا و طاعون و در سال 1870م در سقّز و بانه کردستان، طاعون جان بسیاری را گرفت. در جنگ‌های ایران و روس در کنار مشکلات مالی و تلفات ارضی و انسانی برای ایران، بیماری‌های عفونی و واگیردار هم در شمال غرب کشور جان بسیاری را گرفتند و در آن زمان به سبب نبودن امکانات برای دفن کشته‌های جنگی اجساد در فضای باز متعفن و فضا را آلوده کردند. منابع مختلف از شیوع وبا کوچک و بزرگ در سال‌های 1820م، 1834م و 1836م در تهران و سایر شهرها خبر می‌دهند که کار خاصی از سوی حکومت‌ها برای پیشگیری و درمان صورت نگرفت به گونه‌ای که در سال‌های 1844م تا 1847م محمدشاه و درباریان قاجار برای مصون ماندن از بلای وبا به لواسان رفتند. بروز نارضایتی‌های مردم از دولت و بحران‌های اجتماعی ناشی از وبا، زمینه شورش‌های اجتماعی را فراهم کرد. علی محمد باب از فقر و فلاکت عامه مردم عصر قاجار بهره‌‌برداری و در سال 1844م شورش کرد. در این دوران بروز بیماری وبا و مشکلات ناشی از آن به حدی بود که امیرکبیر در سال 1850م دستور اجرای قرنطینه در مرز ایران و عراق را صادر کرد. حتی بعدها ناصرالدین شاه به منظور جلوگیری از شیوع بیماری‌های واگیردار چون وبا در کشور مجلس حفظ الصحه را تاسیس کرد اما اینگونه تدابیر به سبب اقتصاد سنتی و عقب افتادگی علمی بسیار ناکارآمد بودند و همواره آشفتگی‌های سیاسی یکی از عوامل بروز فقر و وبا در کشور بودند.

یک سوم جمعیت تهران بخاطر وبا جان خود را از دست دادند. تهران در سال 1852م و 1856م، وبا بار دیگر تمام ایران را فرا گرفت. 

کنت‌‌‌‌‌‌‌‌‌دوگوبینو، خاورشناس فرانسوی که در سال 1856م در تهران بود، می‌نویسد:«هر کسی دو پا داشت می توانست فرار کند برای حفظ جان خود از پایتخت گریخت. مردم چنان می مردند که گویی برگ زردی از درخت میریزد، تصور می کنم که بیش از یک سوم سکنه شهر تهران در اثر وبا مردند.»

1867 بازگشت دوباره وبا به ایران
وبا در گیلان جان 12 هزار نفر از مردم این سرزمین را می گیرد. 

 در سال 1867م وبای شدید دیگری در همه شهرهای ایران همه‌گیر شد.

تولوزان، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، گزارش داد که حدود یکصد هزار نفر به خاطر ابتلا به وبا درگذشتند. در سال 1870م وبا همراه قحطی پدیدار شد.

تاریخ گیلان بیماری های مسری در گیلان

در سال 1877م وبای سختی در گیلان پدیدار شد و ١٠ تا ١٢ هزار نفر را به کام مرگ می‌کشاند.

در سال ۱۳۰۷ بازچ وبا از کرمانشاهان آمد. آخرین وبا در 1891م از بادکوبه آغاز شد و روسیه را گرفت و به اندک زمانی از شهر حاجی ترخان(آستراخان) به رشت رسید. در تابستان 1891م وبا به سمنان و دامغان و در 1892م در تهران شیوع یافت. دکتر تولوزان می‌نویسد:«در مدت ٣٠ سال که من در ایران بودم این سخت ترین و گسترده‌ترین وبایی بود کا شاهدش بودم، و کسی امید یک ساعت زنده ماندن نداشت». آنچه که در این اشاره‌های تاریخی دیده می‌شود، اثر‌های اجتماعی مختلف همه‌گیری بیماری‌هاست. از بین رفتن جمعیت و آسیب‌پذیر‌تر بودن مراکز جمعیتی و مراکز ولایات و تهران تا زمینه‌سازی برای شورش‌ها و آسیب‌های اجتماعی مانند فتنه باب در دوران محمدشاه قاجار. البته همیشه جنگ‌ها نیز موجبات فراگیری بیماری و تلفات بعدی را فراهم آورده‌اند. اکنون البته در قرن 21م قرار داریم و زمانه و شرایط کشور ما به کل تغییر کرده است ولی زمینه‌های آسیب‌پذیری را می‌توان از درس‌های همه‌گیری‌های تاریخی آموخت.

نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

آهنگ لاکو جان امیر عظیمی


دانلود آهنگ لاکو جان از وب سایت زیباکناری 

ورود