-
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۵۰ ق.ظ
-
۱۰۰۸
گاهی اوقات انسان بدون اینکه اتفاقی بدی تو زندگیش رخ بده بی دلیل گاهی دچار استرس و اضطراب میشه
روحیه ندارید؟ خلق تان تنگ است؟ احساس یأس و نا امیدی و بی انگیزگی می کنید؟
برای کنار آمدن با بی حوصلگی و غم تان تلاش می کنید؟ کارهایی که تا امروز انجام داده اید به شما کمک نکرد؟ و تصمیم گرفته اید به پزشک مراجعه کنید؟
خانه و خانواده .....> موضوع : پزشکی--> (روان شناسی).....> اسفند/98
هر از گاهی لازم است نعمتهایی که داریم را مرور کنیم. گاهی یادمان میرود چه نعمتها، تواناییها و مزیتهایی داریم که پروردگار در ما به ودیعه گذاشته است.
روحیهتان کسل و خلقتان تنگ است؟ احساس یأس و بیانگیزگی میکنید؟ برای کنار آمدن با بیحوصلگی و غمتان تلاش میکنید؟ کارهایی که تاکنون انجام دادهاید کمکی به شما نکرده است؟ ترجیح میدهید به یک پزشک عمومی مراجعه کنید؟ شاید شما به کمک فوری نیاز داشته باشید، اما آنقدر نگران نباشید. وضعیت روحی شما هنوز وارد مرحله اضطراری نشده است! چنانچه بیشتر از دو هفته احساس افسردگی و بیحوصلگی در شما باقی بماند، باید اقداماتی را انجام دهید.
حتماً برای خیلیها پیش آمده که گاهی در زندگی دچار احساس کمبود و کاستی بشوند. چنانچه چنین احساسی در زندگی، شما را تحت تأثیر قرار داده و میآزارد، راههای نسبتاً سادهای وجود دارد تا بتوانید با به کار بستن آنها، به خودتان کمک کنید، به ویژه اگر در مواجهه با خمودی، غمگینی یا افسردگی دچار مشکل شدهاید و نمیتوانید به تنهایی خود را از این حالات دور کنید. احتمالاً توصیههای این مقاله برایتان مفید خواهد بود و میتوانید آنها را امتحان کنید.
هر چیزی، حتی شاید اتفاقات خوب شما را بیحوصله کند!
دلایل متعددی وجود دارد که ممکن است در برخی از مراحل زندگی احساس غم، کمبود یا بیهودگی کنید. هر نوع اتفاق ناراحتکننده یا تجربه دشواری که از سر گذراندیم، میتواند به بروز غم و اندوه یا احساس کمبود و خمودی در ما منجر شود. بعضی اوقات بدون اینکه دلیل مشخصی وجود داشته باشد، احساس کمبود یا بیهودگی میکنیم، اما دلیل این حالتهای ناخوشایند چیست؟ علت آنها چیست؟ در صورتی که بفهمید یا بدانید چه چیز یا چه عاملی باعث تضعیف روحیه و تنگ شدن خلقیات شما میشود، به تبع یافتن راهی برای مدیریت آن آسانتر خواهد بود. برخی از عواملی که ممکن است باعث تضعیف روحیه یا بروز حالتهای افسردگی و خمودی در ما بشوند، عبارتند از:
۱) کار: احساس تحت فشار بودن در محل کار، بیکاری یا بازنشستگی.
۲) مشکلات خانوادگی: روابط پرتنش، طلاق یا نگرانی برای یکی از اعضای خانواده.
۳) مشکلات مالی: هزینههای پیشبینینشده یا قرض کردن و عدم توانایی در بازپرداخت.
۴) مشکلات مربوط به سلامتی: بیماری، آسیبدیدگی یا از دست دادن عزیزی و دلسردی، حتی وقایع مهم و خوشایند زندگی مثل خرید خانه، فرزندآوری یا برنامهریزی برای ازدواج میتواند منجر به بروز احساس غم و اندوه در بعضی افراد بشود! توضیح دادن به دیگران که چرا چنین احساسی داریم شاید گاهی دشوار باشد، اما بدون تردید گفتگو و صحبت کردن با فرد دیگری میتواند به ما در یافتن راهحلی کمک کند.
علائم خمودی و بیحوصلگی را بشناسید
علائم خمودی و بیحوصلگی عموماً با این حالات همراه است: غمگین بودن، اضطراب، دلشوره، احساس خستگی بیشتر از حد معمول، به سختی به خواب رفتن، اوقات تلخی و عصبانیت، احساس بیهودگی و تخلیه شدن از انرژی، کاهش اعتماد به نفس یا خودباوری.
لازم به ذکر است، خلق و خوی نامناسب اغلب بعد از چند روز یا چند هفته بهتر میشود، اما شما میتوانید با ایجاد تغییراتی کوچک در زندگی و اصلاح نگرش خود، روحیه بیحوصلگی، بیانگیزگی و حالتهای ناخواسته خود را بهبود ببخشید، به عنوان مثال به جای دفع وقت یا فرار کردن از واقعیت، برای حل و فصل موضوع یا مشکلی که موجب آزار ما میشود، اقدام کنیم یا مثلاً سعی کنیم زمان خواب و استراحت خود را کمی افزایش دهیم.
خلق و خوی خود را ارزیابی کنید
اگر احساس کردید روحیه خراب یا حالت بیحوصلگی شما دو هفته یا بیشتر به طول انجامیده، این حالت میتواند نشانه افسردگی در شما باشد. سایر علائم افسردگی میتواند شامل این موارد نیز باشد: از زندگی خود لذت نمیبریم یا هیچ چیز ما را شاد نمیکند؛ احساس ناامیدی میکنیم و قادر به تمرکز روی مسائل و کارهای روزمره خود نیستیم و حتی ممکن است فکر آسیب رساندن به خودمان از ذهن ما بگذرد. در صورتی که در مورد نوع احساس و حالتان مطمئن نیستید، از روش «خودارزیابی، خلق و خو و وضعیت روحی» بر اساس نشانههایی که در بالا گفته شد، استفاده کنید.
خودخوری را کنار گذاشته و با یکی حرف بزنید
روش دیگری که وجود دارد آن است که سعی کنیم کارهایی که میتوانند به ارتقای روحیه پایین و ضعیفشده ما کمک کنند، انجام بدهیم، مانند اینکه تصمیم بگیریم خودخوری و پنهانکاری را کنار گذاشته و در مورد احساسات خود با یک دوست، عضوی از خانواده، یک متخصص بهداشت یا مشاور خانواده صحبت کنیم. نیاز به حضور شخصی که با وی گفتگو کنیم برای همه افراد وجود دارد. پس کمرویی و خجالت را کنار گذاشته و حتماً حالت خود را با فردی امین در میان بگذارید.
این روشها و پیشنهادها به خوب شدن حال شما کمک میکند
در ادامه چند روش را به شما پیشنهاد میکنیم که با انجام آنها به احتمال قریب به یقین احساس بهتری پیدا خواهید کرد. در صورت تمایل این چند روش را امتحان کنید. این روشها در واقع تغییرات و کارهای سادهای در شیوه زندگی ما هستند و در صورت انجام آنها به ما کمک میکنند کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشیم و بتوانیم با خود و محیط اطراف کنار بیاییم یا حداقل از بروز چنین حالات روحی مستأصلکنندهای پیشگیری کنیم.
چهار کاری که میتوانیم انجام دهیم به ترتیب عبارتند از: ۱) بررسی کنیم چگونه میتوانیم عزت نفس و خودباوریمان را بالا برده و سپس خود را موشکافانه مرور کنیم؟
۲) گرفتن پشتیبانی و مشاوره از همسالان و رفیقان خود را در نظر داشته باشیم. بدیهی است افراد میتوانند از تجربیات مفید دیگران برای کمک به خود استفاده کنند.
۳) سعی کنیم روی زمان حال تمرکز کنیم به طوری که بتوانیم به مرحله «ذهنآگاهی» برسیم. «ذهنآگاهی» به این مفهوم است که هر چه در حال هستیم را بپذیریم، به افکار و احساس مان توجه کنیم، اما در مورد، آنها را قضاوت نکنیم، برای مثال به این فکر نکنیم و جمعبندی نکنیم که آیا نوع تفکر یا احساس ما نسبت به موضوعی در یک زمان معین درست یا غلط است؟ اجازه دهید در اینجا کمی بیشتر اصطلاح «ذهنآگاهی» را بشکافیم. کلمه «ذهنآگاهی» مترادفهای بسیاری دارد که از جمله آنها میتوان به آگاهی، توجه، تمرکز، حضور و هوشیاری اشاره کرد، اما متضاد ذهنآگاهی «ذهن ناآگاهی» نیست بلکه این کلمه با مفاهیمی همچون پریشانحواسی، بیتوجهی و عدممشغولیت متضاد است. «ذهنآگاهی» یک وضعیت ذهنی و همچنین نوعی تمرین است، مثلاً همه حواستان را به نفسکشیدنتان معطوف میکنید، نه تنها قوه تمرکز تقویت میشود بلکه مغزتان یاد میگیرد همچنان آگاه باقی بماند. وقتی در حالت «ذهنآگاهی» قرار دارید، یعنی به هر آنچه در اطرافتان میگذرد، احاطه کامل دارید.
«ذهنآگاهی» یعنی حضور کامل در زمان حال یا کاهش آگاهانه استرسهای ذهنی، اما در دنیای امروز که بیاندازه موجب سردرگمی و پریشانحواسی میشود، احاطه صددرصدی بر زمان حال کار آسانی نیست، مثلاً باید وقتی همکارتان ماجرایی تکراری را برای چندمین بار برای شما تعریف میکند، سراپا گوش باشید و حتی یک لحظه هم حواستان پرت نشود. «ذهنآگاهی» یعنی باید حتی هنگام انجام امور عادی روزمره مثل ظرفشستن یا رفتن تا ایستگاه اتوبوس نیز تمام حواستان را به کار بگیرید. فرد ذهنآگاه به جای اینکه هر چیزی را در قالب همان دستهبندیهای قدیمی ببیند، سعی دارد در هر موقعیت و بافتی به دنبال تمایزات جدید بگردد. چنین فردی به جسمی مانند آجر صرفاً به عنوان مصالح ساختمانی نگاه نمیکند، بلکه آجر را دارای کارکردهای دیگری مانند یکی از ابزارهای نگهداری کتاب در کتابخانه، وسیله دفاعی، زیردری و... نیز میبیند. فرد ذهنآگاه دائماً در حال دریافت اطلاعات جدید است و از دانستنیهای نو در هر زمینهای استقبال میکند، مثلاً اگر با همسرتان سر مسائل تکراری جدال لفظی داشتید و هیچ کدام حاضر به انعطافپذیری یا کوتاه آمدن نبودید، هر دو سخت در اشتباهید. شما باید ذهنتان را نسبت به نقطهنظرات یکدیگر باز کنید تا تحولی سازنده در رابطهتان ایجاد شود. یک نکته بسیار مهم این است که فرد ذهنآگاه به هر قدم مسیر خود توجه میکند و خود را از بابت نتیجه انجام کار به اضطراب نمیاندازد، مثلاً به جای اینکه فقط در پی نمره ۲۰ باشد، در عوض روی خوب یادگرفتن درس تمرکز میکند. در یک کلام «ذهنآگاهی» یعنی نسبت به هر تجربهای حواسجمع باشید.
۴) با مشاوران و راهنمای بهداشت روانی تماس بگیرید و به حرفهای آنها گوش کنید یا به مشاور و روانشناس حضوری مراجعه کنید.
خب، کمی حوصله کنید! هنوز کارهای دیگری هم هست که بتوانیم انجام دهیم. سایر کارهایی که میتوان با انجام آنها به حالت بیحوصلگی و خمودی خود کمک کرد و آن را کاهش داد یا حتی از بین برد، عبارتند از:
۱) سعی نکنید همه کارها را یک باره انجام دهید. اگر موفق نشوید شما را به هم میریزد. اهداف کوچکی را برای خود مشخص و تعیین کنید که به راحتی میتوانید به آنها برسید.
۲) روی چیزهایی که نمیتوانید تغییر دهید، متمرکز نشوید. وقت و انرژی خود را روی چیزی متمرکز کنید که به شما کمک میکند احساس بهتری داشته باشید. ۳) سعی کنید به خودتان نگویید و دائم تلقین نکنید که تنها هستید. بیشتر افراد گاهی احساس کمبود میکنند و شما هم از این احساس مستثنی نیستید ولی خوشبختانه اغلب اوقات یک پشتیبان در دسترس ما هست.
۴) به کسانی که به شیوههای نامتعارف دیگری برای کاهش پریشانی روحی یا حالات ناخوشایند خود پناه میبرند، اکیداً توصیه میکنیم از سیگار و مواد مخدر استفاده نکنند. تمام آنها میتوانند موجب تضعیف سلامت روانی فرد بشوند.